از زماني كه تعليم و تربيت جنبه رسمي به خود گرفت و افرادي معلم و افرادي ديگر به عنوان دانشآموز و مكاني به نام مدرسه بوجود آمد، تلاش هاي متعددي نيز جهت كارآمدتر نمودن اين جريان صورت گرفت. زماني وادار كردن شاگردان به حفظ مطالب درسي، از طريق گوش دادن به سخنراني معلم بدون توجه به درك مطالب و نحوه تفكر، روش عمده آموزش محسوب ميگرديد، اما آنچه كه امروزه در آموزش، بسيار مهم و حياتي به نظر ميرسد اين است كه بايد به شاگردان كمك شود تا مهارت خود را در تفكر و استدلال افزايش دهند و اطلاعات موجود را پردازش كنند و آنها را به كار برند، همچنين در حين آموزش، زمينه و تجارب لازم براي برقراري صحيح روابط اجتماعي و همدردي و همدلي با ديگران فراهم گردد و اين شرايط در پرتو روشهاي آموزش معلم ميسر است. ظهور علم روانشناسي و نظريه هاي يادگيري، كمك شاياني به روند آموزش نمود. در كنار نظريههاي يادگيري، نظريههاي آموزشي كه چگونگي عمل و تاثير معلم روي يادگيري دانشآموزان را مورد بررسي قرار ميدهد، نيز مطرح گرديد. با كوشش متخصصان تعليم و تربيت براي ايجاد نظريههاي آموزشي، چندين الگو و طرح آموزشي نيز بوجود آمد كه معلمان امروزه فعاليتهاي آموزشي خود را با توجه به اين الگوها ارائه ميدهند، آشنايي با نظريهها و الگوهايي كه چگونگي يادگيري دانشآموزان را توضيح و تبيين كنند، براي معلمان ضرورت دارد.
یافتههای تحقیقاتی حاکی از آن است که ارائه برنامههای پیش دبستانی نه تنها موجب تغییرات در تواناییهای ذهنی کودکان میگردد. بلکه اثرات دراز مدتی نیز بر سازگاری آنان یا محیط کلاس و پیشرفت تحصیلی در دوره دبستان بر جای میگذارد. با توجه به این مسأله است که باید برای ایجاد پیشرفت در امور زندگی به دورۀ ۶ ساله اول زندگی توجه خاصی مبذول شود تا زیر بنای محکمی برای مراحل بعدی پیریزی گردد.
با توجه به اینکه عدهای از دانشآموزان قبل از ورود به دبستان و قبل از اینکه دورهای جدید از زندگی خود را شروع کنند به جایی قدم میگذارند که یک طرف فرد را آماده ورود به دبستان میکند و از طرف دیگر به فرد آموزشهایی میدهد که او را دقیقأ از وابستگی به خانواده جدا میکند و نیز به او میآموزد که زندگی فقط محصور به خانواده نیست و او باید از تجربههایی استفاده کند. پیاه روی این موضوع تأکید میکند به کودک در دوران پیش دبستانی باید فرصت کافی برای رشد کاربردهای حسی – حرکتی داده شود و توجه او به کنفرانس بینالمللی آموزش عمومی در اوایل سال ۱۹۳۹ این است که برای کودکان پیش دبستان باید وسایل مختلف آموزش حسی و حرکتی داده شود و خواندن و نوشتن برای سالهای اول دبستان گذاشته شود. و نیز بسیاری بارکر را پدر آموزش و پرورش نوین آمریکا میدانند. او در پی آن بود که روشهای متداول تعلیم و تربیت را دگرگون سازد. او با یادگیری از طریق کتاب و انباشتن ذهن از حقایق نظری مخالف بود و عقیده داشت که کوشش فردی کودک، برای یادگیری فوقالعاده و با ارزش و مهم است. وی گفت: هر کودک، فردیت، رشته افکار، تمایلات، امید، بیم، غم و شادی خاص خود را دارد. بارکر معتقد بود که تعلیم و تربیت آن است که کودک، شوق کار، نظم و ترتیب در کار و عشق به کار و دلبستگی به آن را بیاموزد او با به هم آمیختن نظم و عمل، پایه و اساس تعلیم و تربیت نوین را بنیان نهاد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.